الینا طاهریالینا طاهری، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

دختر طلایی مامان الینا

چقدر بی نمکی تو نی نی

یه مامانی که نمی دونم واقعا اسمش رو میشه گذاشت مامان یا نه اومده برای دختر طلایی نظر گذاشته که چقدر بی نمکی تو نی نی .... دوستان نظر شما چیه ؟؟؟؟؟ چی باید به این خانم به اصطلاح مادر گفت ؟؟؟؟ چرا تو محیط مجازی هم انسانهای بی فرهنگ و کم شعور پیدا میشن؟؟؟؟؟ نمی دونم تا حالا به قیافه بچه خودش هم دقت کرده ؟؟؟؟؟؟ چرا اسمت رو ننوشتی ؟ ترسیدی؟ چرا؟؟؟؟خب اگر نی نی من واقعا بی نمکه اسمت رو می ذاشتی تا بیایم تخم طلایی حضرتعالی رو مشاهده کنیم!!!! حتما نی نی خودت از دختر طلایی منم بی نمک تره ...
30 آذر 1392

الینا و دادو سنتر

چند پیش با دختر طلایی رفتیم دادو سنتر برای تولد جیگرای من مجیب و مبین کادو بخریم این عکس ها مال اونجاست دختر طلا هنوز بلد نیست پا بزنه ولی به محض اینکه بتونه تصمیم دارم براش یک دوچرخه دخترانه خوشگل بخرم             ...
27 آذر 1392

دنیای کودکی مامان

دختر نازم این عکس قهرمان ها و شخصیت های دوست داشتنی دوران کودکی مامان هست چون خودم همیشه دوست داشتم بدونم مامانم در دوران کودکی چه کارتونهای نگا میکرده حالا این عکس رو یادگاری برات می ذارم ...
26 آذر 1392

وقتی دختر طلایی پا تو کفش مامان میکنه!

دیشب باز در کمد باز مونده بود و ما که روی مبل مشغول چرت زدن بودیم به ناگاه با این صحنه مواجه شدیم بعععله دختر طلا فرصت را غنیمت شمرده و به سراغ کفش های پاشنه دار مامان جانشان رفته بودن ...یاد خودم افتادم که چقدر عاشق پوشیدن کفش های پاشنه بلند مامانم بودم........ ...
25 آذر 1392

وقتی خدا الینا رو دوباره به ما بخشید

دوستای گلم نمی دونم چطوری ازتون تشکر کنم شما نازنین هایی که با اینکه میدونم همتون چقدر مسئولیت دارین بازم به ما سر میزنین و اظهار محبت می کنین الینا شنبه پیش اسهال و استفراغ شد و بردمش دکتر تا 4 شنبه اصلا بهبودی در وضعیت این بچه بوجود نیومد نه اشتها داشت نه اسهالش بهتر شده بود که هیچ بدتر هم شده بود به شکلی گلاب به روتون وقتی پوشک رو باز می کردم توش اب واستاده بود دیگه شما خودتون مادرین می دونین چه حالی به ادم دست میده خلاصه عصر چهارشنبه بردمش دکتر گفتم خوب نشده دارو ها شو تمدید کرد اما دوباره ندای مادرانه که حتما شما هم تجربه اش دارین اومد سراغم و گفت این بچه کم اب شده باید سرم وصل کنه مخصوصا اینکه شب قبلش هم نخوابیده بود و خیلی بی ق...
24 آذر 1392

تشکر از دوستان

مامانای مهربون دوستا یگلم مامان فرزانه مامام شادی مامان دوقلوهای عزیزم مرصی از این همه محبت و همراهی الحمدالله الینا دیشب بعد ازاینکه سرم براش زدیم خیلی بهتره به زودی میام و اخبار دقیق رو می نویسم این روزا گرفتار دختر طلایی هستم بازم ممنون از این همه لطفی که به ما دارین
21 آذر 1392